سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://Ahorayearyaii.ParsiBlog.com
 
قالب وبلاگ
www.shereno.com
لینک دوستان
www.shereno.com

 
 
عکس های زیبا از مارهای بیتون
 

 

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون

مار پیتون


 


 

بیایید با دادن نظر عشق و دوستی به یکدیگر هدیه دهیم .
هر آنچه به زندگی دیگران بفرستیم ، به زندگی خودمان بر می گردد . ادوین مارکهام . شاعر
 

[ سه شنبه 91/10/26 ] [ 8:10 عصر ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]

 

 گـلواژه های مانـدگار از دیـدگاه بـزرگان

(قسمت چهارم)
 


[ پنج شنبه 91/10/21 ] [ 6:25 عصر ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]

 


شاید باری که بر دوشمان است از این هم سنگین تر باشد
 
http://www.hamdardi.net/imgup/33943/1342888979_33943_12d27ace24.jpg
 
شاید صفای کودکیمان را اینجا ، جا گذاشته ایم

02.jpg

شاید خانه آخرتمان از این بدتر است

03.jpg

شاید مردم نتوانند از پشت شیشه های غبار گرفته ی ماشین هایشان ، زیبایی و طراوت نوجوانیمان را ببینند

04.jpg

شاید آنچه در دنیا می جستیم از این هم بی ارزش تر بود

05.jpg

و شاید کودکی و پیریمان را اندوهی چنین فرا گرفته باشد

06.jpg

چشمها را باید شست

07.jpg
 

08.jpg


09.gif


10.jpg


01.jpg

 
 
طبق آمار بانک جهانی در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توریسم یا به زبان ساده خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار یا قریب سی میلیارد دلار بوده است.

 

زائرین ایرانی که بصورت تمتع ویا عمره در همان سال به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار یا بعبارتی قریب به مبلغ پنج میلیارد دلار درآمد تقدیم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در میان تمام کشورهای اسلامی مقام اول را به خود اختصاص داده اند. 

نظر باینکه هواپیمائی جمهوری اسلامی قدرت جابجائی این همه زائر را نداشته است 
شرکت هواپیمائی عربستان قریب به 54 درصد از زائران ایرانی را به خود اختصاص داده است....

طبق گزارش مقامات دیپلماتیک ایران در سال 2008 
ماموران کشور عربستان بدترین و توهین آمیز ترین رفتار را با زوار ایرانی داشته اند و ایران از لحاظ توهین ماموران عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است. 

علمای عربستان در همان سال فتوی صادر کرده اند که ایرانیان شیعه کافر هستند.

طبق یک گزارش دیپلماتیک دیگر زائران ایرانی ناخواسته ترین و منفورترین خارجی ها در عربستان محسوب می شده اند.

با یک حساب سرانگشتی بوسیله 
پولی که ایرانیان سالانه به عربستان تقدیم می کنندمی توان تعداد 170.000 مسکن روستائی احداث کرد...
یا میتوان 714.286 فرصت شغلی کشاورزی یا 200.000 فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد
یا میتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشی در کشور ایجاد کرد
ویا میتوان با پول حجاج دوسال یک پالایشگاه سوپر مدرن با ظرفیت 75000 بشکه احداث کرد

ویا با پول پنج سال حجاج میتوان ایران را به صادر کننده بنزین مبدل ساخت و دیگر برای واردات بنزین محتاج اعراب نبود....

اما افسوس که با پول حجاج ایرانی قمارخانه های فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بیزنس حج را در اختیار دارند آباد میشود.....و تا رسیدن ایرانیان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهینه هزینه کردن پول برای نزدیکی به خدا راه بسیار درازی در پیش است
.

 

دل خوش از آنیم که حج میرویم  *********************  غافل از آنیم که کج میرویم


کعبه به دیدار خدا میرویم
  ********************* 
او که همینجاست کجا میرویم


حج بخدا جز به دل پاک نیست
  ********************* 
شستن غم از دل غمناک نیست


دین که به تسبیح و سر و ریش نیست
  *********** 
هرکه علی گفت که درویش نیست


صبح به صبح در پی مکر و فریب
  ***************  
شب همه شب گریه و امن یجیب

 


[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 11:56 عصر ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]





چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است.

زندگی، یعنی پژوهش، و فهمیدن چیزی جدید.

عشق، به وجود آورنده اعمال زیباست.

اگر کار کنیم، زحمت بکشیم، از سرمایه چیزی کم نداریم.

احساس اجبار به فداکاری، لازمه زندگیست.

انجام وظیفه، لازمه جهش بسوی پیشرفت است.

تقلید از غرب، خطری است جدی، که چشمه های نبوغ را، خشک می کند.

یک عمل درست، بهتر است از هزار نصیحت.

بزرگترین خوشحالی من در زندگی، هوش و استعداد جوانان ایرانی است.

راه پیشرفت، ارزش نهادن به علم و تحقیق، احترام به معلمین، اساتید، دانش آموزان و دانشجویـان است.

سادگی و عشق از عوامل پیشرفت است، که در قلب ما ایرانیان است.

هرچه انسان، وجود ارزشمندتری داشته باشد به همان اندازه مودب و فروتن است.

فعال باشیم، ولی ملایم، عادل باشیم، ولی با گذشت.

جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند، خانه اش خراب می شود

و هر کس بخواهد خانه اش را آباد کند باید در ویرانی مملکتش بکوشد.

هنر، با احساسات آدمی بازی می کند.

عشق زندگی را به شیوش می آورد.

هنر، چاشنی زندگیست.

ایران، جزیره هوش و ذکاوت است.

شخصیت یک ملت را، ادبای آن ملت می سازند.

طنز در مملکت ما، یک مقاومت ملی است، و همیشه حافظ ایران بوده است.

موسیقی خوب ایرانی، یک طرز تفکر است. یک فلسفه است، و بیان یک آرزوست.

داشتن هدف و رفتن به دنبالش، خوب است ولی عاشق هدف بودن و گرفتار شدن چیز دیگری است.

با بچه ها، با اطمینان رفتار کنید تا قابل اطمینان بار بیایند، و قابل اطمینان شوند.

دولت، وظیفه دارد، خوشحال کنندگان مردم را، تشویق کند.

باید به جوانان، حفظ سازمان را، آموزش داد.

سازماندهی، لازمه و خواسته الگوی پیشرفت است.

حفظ سنن اعتقادی، ملی و نبوغ نژادی، واجب است.

نظامی که، دارای سازمان باشد، چارچوبی استوار دارد.





بازی روزگار را نمی فهمم ...

من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند.

همیشه هر چیزی را که دوست داریم بدست نمی آوریم، پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم.

انسان عاشق زیبایی نمی شود، بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!

انسان های بزرگ دو دل دارند؛ دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که میخندد و آشکار است.

همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد ... !

عشق مانند نواختن پیانو است، ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری.

سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.

دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،

پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.

‏‏اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛ محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.

عشق در لحظه پدید می آید و دوست داشتن در امتداد زمان

و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.

راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :

انسان چیست ؟

شنبه: به دنیا می آید.

یکشنبه: راه می رود.

دوشنبه: عاشق می شود.

سه شنبه: شکست می خورد.

چهارشنبه: ازدواج می کند.

پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.

جمعه: می میرد.


[ یکشنبه 91/10/17 ] [ 11:48 عصر ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]

گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info


به نقل از مجله نسل امروز:یاغی است و روحیه‌ای سرشار از اعتراض دارد، اما در پسِ این شخصیت معترض، یک پسر دوست‌داشتنی منتظرتان است. می‌گوید بچه ناصرخسرو است، اما بارها خانه‌به‌دوشی را تجربه کرده و در محله‌هایی مثل اکباتان و شمشیری زندگی کرده است. حرف از "یاسر بختیاری" است. پسر جوانی که حالا 30ساله است و از سال 80 موسیقی را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرده و تا امروز کارش را با اسم هنری "یاس" ادامه داده است. ستاره ریزنقش موسیقی رپ که در اغلب آثارش به بیان معضلات اجتماعی می‌پردازد می‌گوید امروز بیش از هر چیزی به‌ دنبال امنیت و آرامش است و ترجیح می‌دهد مسائل و مشکلات را از راه فرهنگی حل و فصل کند. گفت‌وگو با یاس در شرایطی انجام شد که پسر دوست‌داشتنی قصه ما به‌خاطر رساندن مادرش به ترمینال، کمی دیر به ما رسید، اما وقتی رسید بدون تعارف و ترس به تمام سئوالات ما پاسخ داد و ترسی از به چالش کشیده شدن نداشت. شاید کمتر کسی حاضر باشد نسبت به گذشته تلخی که داشته حرف بزند. اما یاس با وجود غروری که دارد، به روزهای سختی که در کودکی داشته اذعان می‌کند و می‌گوید در کودکی عقده‌های زیادی داشته که نوشتن را برای خالی کردن این عقده‌ها، بهترین راه دیده و انتخاب کرده است.

دوست داشتم مجاز شوم اما

- تو یک مدتی دنبال این بودی که مجوز بگیری و به ‌صورت مجاز کار کنی، اما از یک جایی به بعد به‌ نظر می‌رسد این موضوع را رها کردی. می‌توانیم بگوییم که یاس دیگر دنبال مجوز نیست؟
ماجرای مجوز در این چند وقت در مورد من خیلی بزرگ شده و بیش از اندازه به آن پرداخته می‌شود. داستان مجوز گرفتن من برمی‌گردد به چیزی حدود 9سال پیش که دوست داشتم مجاز شوم و اقداماتی برای گرفتن مجوز هم انجام دادم. حتی مقطعی آقای فرشید رحیمیان به من گفت آهنگ‌هایت را به ثبت رساندم، اما وقتی دوباره پیگیر شدم متاسفانه فقط جواب منفی شنیدم و همه دست رد به سینه من زدند.

- منطق و دلیلشان برای اینکه به تو مجوز نمی‌دادند چه بود؟
مانع اصلی سبک رپ بود! کلمه‌ای به اسم رپ در ایران جایگاه خاصی ندارد و نمی‌تواند به‌عنوان سبک موسیقی مطرح باشد. همان روزها بود که در دانشگاه شیراز همایش ملی آسیب‌شناسی برگزار شد و من را هم به‌عنوان خواننده‌ای دعوت کردند که از آسیب‌های اجتماعی حرف می‌زنم، اما در نهایت تلاش کردند من را در آن همایش بکوبند که البته به هدف خود نرسیدند. صادقانه می‌گویم من خیلی دنبال مجوز بودم و برایش دوندگی‌های زیادی انجام دادم اما آن موقع کسی از من حمایت نکرد و امروز دیگر به‌دنبال مجوز نیستم. نمی‌دانم چرا، اما انگار همیشه باید انسان خودش را از راه‌های مختلف نشان دهد تا بعد بگویند تو لیاقت مجاز شدن را داری! من باوجود اینکه یک خواننده زیرزمینی محسوب می‌شوم، اما چارچوب‌های خودم را در کارم لحاظ می‌کنم.

- چرا دیگر به مجوز فکر نمی‌کنی؟
چون سانسور حرف ‌هایم برایم قابل قبول نیست. برای یک رپر، سانسور شدن حرف‌هایش بدتر از همه چیز است. همانطور که گفتم من در موسیقی زیرزمینی خودم چارچوب‌ها را رعایت می‌کنم. چرا باید شعرم را به دست کسی بدهم که تایید یا تکذیب کند! این افکار من است و دوست دارم مردم افکار من را بشنوند.

- جرقه این تغییر از کجا زده شد؟
من آن روزها خیلی رپ گوش می‌کردم، مخصوصا کارهای توپاک را خیلی دوست داشتم. او کسی بود که به‌خاطر پرداختن به مسائل تبعیض‌نژادی وارد سبک رپ شده بود و شخصیت یاغی داشت و در نهایت هم در سن 25 سالگی به قتل رسید.


گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info

- این یاغی‌گری در تو هم وجود داشت؟
صددرصد. روحیه‌ای که در آن سن و سال داشتم اصلا با روحیه‌ای که الان دارم قابل قیاس نبود. الان یک پسر آرام هستم که فقط به کار خودم می‌رسم اما آن روزها نمی‌توانستی چنین شخصیتی را در من ببینی

- پس تصمیم گرفتی آن روحیه یاغی را به موسیقی‌ات منتقل کنی
بله، اما الان دیگر 30 ساله هستم و مثل همه آدم‌ها به‌دنبال امنیت و آرامشم. امروز من در تراک‌هایم به‌دنبال امنیت و آرامش هستم. گرچه هنوز هم اگر لازم باشد یاغی خواهم شد اما تمام تلاشم را به‌کار می‌بندم که مسائل را به شکل فرهنگی حل کنم.

- "کسی از گربه‌های ایرانی خبر ندارد" فیلمی است که در مورد موسیقی زیرزمینی ایران ساخته شده، با اصل این فیلم موافق هستی؟
صدرصد موافقم که باید در مورد این موضوع حرف زده می‌شد، اما من ترجیح می‌دهم سیر صعودی یک هنرمند در فیلم به تصویر کشیده شود؛ به‌طور مثال قصه یک خواننده زیرزمینی که از زیرزمین کارش را آغاز می‌کند و در ادامه موفق هم می‌شود. اگر اینطور بود نور امید در دل کسی که می‌خواهد کار کند روشن می‌شد، اما با ساختاری که شاهد بودیم هرگز نمی‌توان به امیدبخش بودن آن فکر کرد و امیدوار بود.

- شاید یکی از دلایلی که به تو هم مجوز نمی‌دهند این است که آهنگ‌هایت به نوعی باعث نشان دادن بدی‌های جامعه می‌شود
من برای همه این مسائل فکر کرده ام و راه حل دارم. شما آمریکا را ببین، فقر در این کشور هم وجود دارد اما وقتی می‌خواهد خود را به دنیا معرفی کند لاس‌وگاس، کاخ سفید، منهتن و… را نشان می‌دهد. به‌شخصه معتقدم اگر قرار است فلان محله فقیرنشین تهران نشان داده شود باید محله‌های زیبا و متمول‌نشین هم به تصویر کشیده شود. در نهایت من در آهنگ‌هایم معضلات را بیان می‌کنم اما وقتی یک نفر پیدا می‌شود که فیلم توهین‌آمیز 300 را تولید می‌کند، فریاد می‌زنم که تو کی هستی که در مورد ایران صحبت می‌کنی؟

- چرا نکات مثبت جامعه را در آهنگ‌هایت مطرح نمی‌کنی؟
ذات رپ اعتراض است. خاطرات منفی من خیلی بیشتر از خاطرات مثبت زندگی است و از طرفی احساس می‌کنم جامعه به کسی مثل من هم نیاز دارد که نکات منفی اجتماع را رصد کند و در انتها وجه مثبت موضوع را هم نشان دهد. من اگر از نکات منفی صحبت می‌کنم در نهایت می‌گویم می‌شود به آینده هم امید داشت. در واقع من معضلات را می‌گویم و در نهایت وجه مثبت و شاید امیدواری را به او نشان می‌دهم و از او می‌خواهم کمی بیشتر روی آن موضوع فکر و تامل کند.


گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info

- جامعه چقدر به تو لطمه زده که اینقدر منفی‌نگر شده‌ای؟
اینها برمی‌گردد به گذشته من. فقر شدید در زندگی، بدهکاری، بیکاری و در یک کلام باتلاقی که من و خانواده‌ام هر روز بیشتر در آن احساس غرق شدن می‌کردیم، باعث شد چنین روحیه‌ای پیدا کنم و از این معضلات صحبت کنم.

- مهمترین دلیلی که باعث شد به سمت رپ بیایی چه بود؟
من از همان دوران کودکی دست به‌قلم بودم و خوب می‌نوشتم. داستان‌هایم طوری بود که دیگر برای نوشتن نیاز به تخیل نداشتم و حقایق زندگی‌ام را در قالب داستان می‌نوشتم. آن سال‌ها تنها راهی که برای خالی کردن عقده‌هایم پیش رو داشتم، نوشتن بود. البته یک دوره‌ای کارهای دیگری را هم برای خالی کردن خودم تجربه کردم که البته مسیرهای درستی نبود. مثلا یک مدتی خیلی دعوا می‌کردم یا وقتی پولدارها را می‌دیدم با نگاه خیلی منفی با آنها برخورد می‌کردم، اما بعد از مدتی حس کردم این راهی نیست که بخواهم با آن به یک آینده روشن برسم. آن زمان واقعا کسی هم نبود که بگوید یاسر این راهی که داری طی می‌کنی به ‌جای خوبی ختم نمی‌شود، نمی‌دانم چه شد که با خودم به این نتیجه رسیدم که باید مسیرم را تغییر دهم.

- با اینکه در کودکی با فقر دست و پنجه نرم می‌کردی چرا به‌دنبال پول درآوردن نرفتی؟
برای من مهم این بود که حرف بزنم. "من ادامه می‌دم تا وقتی که حرف هست/ آتشفشان رو نمیشه با برف بست"؛ من از نظر درونی خیلی بهم ریخته بودم و اگر حرف نمی‌زدم معلوم نبود چه سرنوشتی برایم رقم می‌خورد. شاید الان من را در جوی آب پیدا می‌کردید شاید هم پای چوبه دار! در واقع در محیطی بزرگ شدم که پتانسیل این کارها را داشتم، اما خودم تلاش کردم که مسیر زندگی‌ام را تغییر دهم.

- برای خواندن رپ چه فشارهایی را متحمل شدی؟
اولین ترکش این بود که هیچکس ما را حساب نمی‌کرد. هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم که یک روز وقتی برای ضبط پشت میکروفون یکی از استودیوهای تهران قرار گرفتم، صدابردار دکمه STOP را فشار داد و به من گفت، اینجا جای هنر است نه روزنامه خواندن!

- این برخورد باعث نشد ناامید و سرخورده شوی؟
نه، اصلا.

- باتوجه به اینکه این سبک در ایران سابقه و البته آینده‌ای هم نداشت، چرا ناامید نشدی؟
من می‌خواستم به این وسلیه خودم را خالی کنم و حرف‌های دلم را بزنم. برای من مهم نبود که دیگران چه چیزی می‌گویند. من آن روزها کار هم می‌کردم، از صبح ساعت 8 به شرکت بازرگانی عمویم می‌رفتم و تا ساعت 6 بعدازظهر آنجا مشغول بودم، از ساعت 6 هم با پیکانی که داشتیم تا ساعت 11 شب مسافرکشی می‌کردم و بعد از اینکه ماشین را جلوی خانه پارک می‌کردم، به خانه یکی از دوستانم(ملکی) که هنوز هم که هنوز است خودم را به او مدیون می‌دانم، می‌رفتم و با هم موسیقی کار می‌کردیم. من شش سال به این شکل زندگی کردم، شش سال خواب برایم معنا نداشت و فقط به هدفم می‌اندیشیدم.


گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info

ریا کار نیستم
مردم همه با سیلی صورتشان را سرخ نگه می‌دارند، اما من رک و پوست کنده از دردهایم صحبت کردم تا شاید تجربیات من به نجات یک انسان دیگر کمک کند. من همه مردم کشورم را دوست دارم حتی آنهایی که حرف‌های مرا ریا می‌بینند. بعضی مسائل هست که در شرایط عادی ریا محسوب می‌شود، اما در این شرایط فکر می‌کنم ریا معنایی ندارد.

نفسم از جای گرم بلند نمی شود
به‌نظر من در سبک رپ اول باید خودت را به مردم معرفی کنی؛ من در تراک‌هایم به مخاطبم گفتم که نفسم از جای گرم بلند نمی‌شود و کسی هستم که در زندگی سختی‌های زیادی را متحمل شده‌ام. یاس از روی شکم‌سیری حرف نمی‌زند. یاس خواننده هدفمندی است و اگر حمل به خودستایی نباشد هیچکسی را مثل خودم هدفمند ندیده‌ام.

- با این تفاسیر هیچ‌وقت به سمت خلاف کشیده نشدی، مثلا اعتیاد؟
نه، هیچ‌وقت.

- اما یکبار یکی از برنامه‌های تلویزیونی تو را متهم به اعتیاد کرد !
سکوت بزرگترین واکنش به اینگونه کارهاست. واقعا به اینطور افراد چه جوابی باید داد؟ درآن برنامه به من نسبت اعتیاد دادند و گفتند درست است که یاس از مبارزه با اعتیاد صحبت می‌کند اما شاید خودش بدش نمی‌آید که از موادمخدر استفاده کند و این درحالی است که من تا به امروز در زندگی‌ام هیچکدام از موادمخدر را حتی لمس هم نکرده‌ام.

- یکی از وبلاگ‌ها مطلبی منتشر کرده بود در این‌باره که یاس شیطان‌پرست است؛ در این مورد چه نظری داری؟
اصلا نمی‌توانم بفهمم چطور می‌توانند راجع به منِ یاسر چنین صحبت‌هایی را عنوان کنند. آمده‌اند و اشعار من را به شیطان‌پرست‌ها وصل کرده‌اند که واقعا جای تعجب دارد. این وصله‌ها به من نمی‌چسبد.

- دوست خاصی داشتی که نگذاشت به سمت خلاف بروی؟
نه، شاید باورت نشود اما در آن دوره بیش از هفتاد درصد از دوستان من خلاف بودند.

- خبری از دوستان آن روزهایت داری؟
اکثرشان فوت کردند.

- الان که یاد آن روزها می‌افتی، چه حالی پیدا می‌کنی؟
حالم بد می‌شود وقتی به دوستان آن روزهایم فکر می‌کنم. بعضی از آن بچه‌ها واقعا بچه‌های خوبی بودند، اما سرنوشت آنها طوری بود که خیلی زود از دنیا رفتند.

- در مقابل این همه مشکل چطور توانستی تاب بیاوری و بحران‌های مختلف را مدیریت کنی؟
به‌هرحال هر کسی یک پتانسیلی دارد. شاید اگر کس دیگری جای من بود، دوام نمی‌آورد و خسته می‌شد. البته من خیلی‌ها را می‌شناسم که با وضعیتی به مراتب بدتر از من روبه‌رو بوده‌اند و درد کشیده‌اند. شما اگر امروز زندگی کودکان کار را رصد کنی، می‌بینی که هرکدام از آنها داستان پیچیده‌ای دارند که در فیلم و کتاب و سریال هم نمی‌گنجد. من این را می‌دانم که خیلی‌ها شرایط خانوادگی بدتری نسبت به من داشتند اما از آنجایی که خودم را همجنس و هم‌درد آنها می‌دانم سعی می‌کنم با کارهایم التیامی باشم بر دردهای آنها. بعضی‌ها می‌گویند تو با آهنگ‌هایت داغ دل ما را تازه می‌کنی اما به‌نظر من این حرف اشتباه است. کسی که این حرف را می‌زند از واقعیت فرار می‌کند و دردهایش را باور نمی‌کند. انسان وقتی مشکل را باور می‌کند، می‌تواند برایش راه‌حل پیدا کند.


گروه اینترنتی ایران ناز ، www.irannaz.info

- از داستان زندگی دیگران هم در سوژه‌هایی که به آنها می‌پردازی، استفاده می‌کنی؟
بله، مثلا یک ایمیل به دست من رسید که در آن یک‌سری عکس بود، دیدن این عکس‌ها باعث خلق آهنگ "از چی بگم" شد. یا مثلا یکی از دوستان نزدیکم که مرتب ورزش می‌کرد و شرایط جسمانی فوق‌العاده‌ای داشت، گرفتار اعتیاد شد و با بحران عجیبی روبه‌رو شد اما با اراده‌ای که داشت ترک کرد که دیدن سرنوشت او باعث شد آهنگ "تمومش کن" خلق شود.

- خانواده‌ات با فعالیتت در سبک رپ مخالفتی نداشتند؟
آن اوایل خانواده‌ام کارم را زیاد جدی نمی‌گرفتند، اما الان وقتی قطعه جدید را آماده می‌کنم، با ذوق و شوق در مورد کارم از آنها نظر می‌خواهم، به‌هرحال مسلما عزیزانت اولین کسانی هستند که نظرشان برایت مهم است.


[ شنبه 91/10/16 ] [ 11:48 عصر ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]

آقای سکسکه عمل کرده، می‌ره سر کار و میاد و زندگی‌شو می‌کنه!



الفی دیگه از هیچی نمی‌‌ترسه!



آلیس شوهر کرده، دو تا بچه داره و یه زندگی حقیر توی یه آپارتمان 50 متری ساده.



آن‌شرلی آرایش‌گر معروفی شده و توی جردن و چند تا محله‌ی بالای شهر شعبه زده و حسابی جیب مردم رو خالی می‌کنه به اسم گریم و رنگ موهای عالی ...



ای‌کیوسان کراکی شده و مخش تعطیل تعطیله!



بامزی یه خرس بزرگ شد و شکارش کردن!... شلمان هنوز هم خوابه!



پت پست‌چی بازنشسته شده و الان تو خونه‌ی سال‌مندان منتظر مرگشه!



بنر رو یادته؟ پوستشو توی خیابون منوچهری 30000 تومن ‌فروختن!



بالتازار و زبل‌خان آلزایمر گرفتن.



دامبو، پلنگ صورتی، پسر شجاع، خانوم کوچولو، گوریل انگوری، شیپورچی، یوگی و دوستاش همه توی یه سیرک بزرگن!












تام سایر حسابی باکلاس شده و موهاشو مدل جوجه‌تیغی درست می‌کنه!



تام و جری دو تا دوست صمیمی شدن!



تن‌تن توی یه روزنامه خبرنگار بود، الان تو یه شرکت تبلیغاتی داره فعالیت میکنه!




جیمبو رو از رده خارج کردن و بعد اجاره دادندش به ایران ایر !!




چوبین خیلی وقته که مادرش رو پیدا کرده و دنبال یه وامه تا ازدواج کنه!



حنا خانوم دکتر شده، مادرش هم از آلمان برگشته کنارش!



خپل رو از باغ گل‌ها انداختنش بیرون, اون‌جا یه برج 1000 طبقه ساختن! (چند روز پیش کنار یه سطل آشغال دیدمش - خیلی لاغر شده!)



خانواده‌ی دکتر ارنست همسایه مونن، هر سه تا بچه‌اش رفتن خارج، همسر دکترخیلی مریضه!



رابین‌هود رو توی اسلام‌شهر گرفتنش - به جرم شرارت!- هفته‌ی دیگه اعدامش می‌کنن!





سوباسو و کاکرو قهرمان جهان شدن، خب که چی؟!



کایوت، بالاخره ردرانر رو گرفت ولی از شانس بدش آنفولانزای مرغی گرفت و مرد!



هیچ‌کی نفهمید گالیور عاشق فلرتیشیاست!



لوک خوش‌شانس طی یه بدشانسی، اشتباهی تو یه صحنه قتل دستگیر شد و نتونست خودشو تبرئه کنه و الان هم سلولی دالتون ها شده!



مارکو پولو تو میدون راه‌آهن یه باقالی پلویی زده ، می‌گن کارش خیلی گرفته!



گربه‌سگ عمل کردن و جدا شدن!



ملوان زبل الان دیگه یه دزد دریایی معرف شده در خلیج عدن!



آقای پتی‌بل تو میدون شوش یه بنک‌دار کله‌گنده‌س!





معاون کلانتر از یه بانک اختلاس کرد و فرار کرد رفت خارج !





آقای نجار الان به جرم قطع غیرمجاز درختان تحت تعقیبه و وروجک هم قایم شده!



پت و مت دکترای مهندسی عمران گرفتند و الان جزو هیئت علمی دانشگاهند!

 


[ پنج شنبه 91/10/14 ] [ 10:46 عصر ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]

4654632 متفاوت‌ ترین روش ها برای جلوگیری از ریزش مو

متفاوت‌ ترین روش ها برای جلوگیری از ریزش مو

داروهای مختلفی تا به حال برای درمان ریزش مو وارد بازار شده است که گاها برخی از آن ها بسیار گران قیمت هستند اما این درحالی است که با رعایت نکات خاصی می توان در مقابل ریزش موها ایستاد و از آن ها مراقبت کرد.

سشوار را درست استفاده کنید

یکی از نکاتی که شاید خیلی به آن دقت نداشته باشید گرم کردن بیش از اندازه مو است. این مشکل بیشتر در بانوان دیده می شود چرا که آن ها به میزان زیادی از سشوار استفاده می کنند و گرمای آن را به زیر موهای خودشان می فرستند. گرم کردن بیش از انداره موها باعث میشود تا ریشه های آن نرم شود و به راحتی از جای خود خارج می شوند.

رژیم غذاییتان را بررسی کنید

مواد غذایی که مصرف می کنید نیز می تواند از جمله مواردی باشد که به ریزش موهای شما کمک می کند. بسیاری از ما این روزها از غذاهای آماده و فست فودها استفاده می کنیم که نه تنها هیچ فایده ای برای بدن ما ندارند بلکه بیشتر باعث ریزش موها می شود. استفاده از غذاهایی که به میزان زیادی دارای اسیدهای چرب مانند امگا3 هستند می تواند به شما در داشتن موهایی همیشه سالم کمک کند.

ویتامین ها را به بدن برسانید

ویتامین های خاصی وجود دارند که به شما کمک می کنند تا از موهایتان محافظت کنید. بهترین ویتامین که مخصوص محافظت از موی سر است آهن است که به افزایش تعداد گلبول های قرمز در بدن کمک می کند به این ترتیب گلبول های قرمز که محافظان اصلی مو هستند رشد کرده و به راحتی به موها اجازه جدا شدن نمی دهند. در کنار آهن استفاده از ویتامین C نیز همیشه توصیه شده است که به سلامت کل بدن از جمله موها کمک می کند.

تاریخچه خانواده را بررسی کنید

اگر تابه حال دچار ریزش مو نشده اید بهتر است نگاهی به سوابق خانوادگی‌تان داشته باشید چرا که ممکن است در بین اقوام یا اجداد شما افرادی که ریزش شدید مو داشته اند وجود داشته باشند. بهترین زمان برای از بین بردن ریزش مو قبل از آن است که شروع شود. خوردن میزان زیادی ماهی و امگا3 می تواند بهترین گزینه برای پیشگیری از این مشکل باشد.

 

منبع : شهر خبر


[ پنج شنبه 91/10/14 ] [ 11:15 صبح ] [ مسافر01 ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
امکانات وب

کد موسیقی برای وبلاگ

کد تغییر شکل موس