http://Ahorayearyaii.ParsiBlog.com | ||||||||||
آرایش های عجیب چشم در سال 2013
یه نظر دارم خدا وکیلی اگه اینها اینقدر که وقت زیبایی خودشون میکنن یه مقدار کمیشو برا ی خدا خرج میکردند به نظرتون دیگه این همه فساد داشتیم؟
(اگه موافقید1 واگر مخالفید عدد 2 را در نظرات بگذارید)
[ چهارشنبه 91/9/15 ] [ 12:34 صبح ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 91/9/14 ] [ 4:25 عصر ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
[ سه شنبه 91/9/14 ] [ 4:5 عصر ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
ابلیس از آفریدگان خداوند واز جنیان است و مدتهاى طولانى خداوند را عبادت کرده بود، و به واسطه نافرمانى خداوند، از درگاه او رانده شد و از این پس به نام شیطان شناخته مىشود. شیطان به هر موجودى گفته مىشود که انسان را فریب دهد، خواه از جنیان باشد یا از انسانها، بنابراین، شیطان از ابتدا شیطان آفریده نشد. او در ابتدا پاک بود. او مخلوقى چون سایر مخلوقات خدا در اطاعت پروردگار و از مقربین درگاه ربوبى بود، اما در مقابل یک دستور الهى که سجده و تعظیم در مقابل انسان بود ، لغزید (1) و از درگاه الهى رانده شد.(2) شیطان در برابر آن همه عبادت، از خداوند تقاضاى زنده ماندن تا روز قیامت را نمود و خداوند او را تا آن روز مهلت داد . شیطان آفریده نشد تا خلایق را بفریبد. او فریب نفس خویش را خورد و از خداوند مهلت خواست تا دنیا هست، او نیز باشد، و از آن پس قسم خورد تا انسانها را بفریبد مگر کسانى را که م?من باشند.(3) و خداوند نیز این مهلت را به شیطان داد .اما چرا این مهلت را از طرف خداوند یافت ، مىتوان گفت فلسفه وجود شیطان براى انسان، همانند وجود قواها و غرایز و نفس اماره درون انسان است که انسانها را به سوى بدى و دور شدن ا ز خدا امر مىکنند. از طرف دیگر گرایش به سوى کمال و نیکى و خرد و رسولان و پیامبران الهى، در مقابل آنها قرار مىگیرند تا انسانها را به کمال و خوشبختى سوق دهند. تنها در صورت وجود هر دو نیرو در انسان است که وى مىتواند با اختیار خود، یکى از دو راه را انتخاب کند تا به سعادت یا شقاوت برسد. بنابراین اگر نفس اماره و نیروهاى سرکش و شیطانها نبودند، انسان نمىتوانست در معرض آزمون الهى قرار گیرد و با نفى و طرد و مبارزه با آنها، موجب شکوفا شدن استعدادهاى عالى انسانى و سیر در مسیر کمال و خوشبختى و سعادت ابدى شود، پس شیطان شر مطلق نیست. “علامه طباطبایى” فرموده است: “اگر شیطانى نبود، نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شیطانى که انسان را به شر و معصیت دعوت کند، از ارکان نظام عالم بشریت است، و نسبت به صراط مستقیم، او به منزله کناره و لبه جاده است و معلوم است که تا دو طرفى براى جاده نباشد، متن جاده هم فرض نمىشود”.( 4) شیطان (چه شیطان جنى و چه شیطان انسى) با انواع حیلهها و القاها و زینت دادنها به زمینه گناه که در نفس انسان است، ترغیب مىکند، امّا شیطان، علّت تامه گناه نیست به این معنا که غرائز نفسانى در وجود انسان، باعث و علّت گناه است و شیطان هم با ترفندهاى خود به آن کمک مىکند به تجریه و تحقیق ثابت شده است که فلزات براى آن که از ناخالصى و زوائد پاک شوند، باید در کورههاى داغ قرار گیرند تا پس از آن به شکل فلزى با ارزش درآیند. انسان نیز براى خالص شدن، نیازمند امتحانى سخت است تا جوهره اصلى اش نمایان شود که در نتیجه وارد مرحله استحقاق و محبت الهى گردد و با خطاب “ارجعى” لایق دیدار پروردگارش شود. دنیا میدان آزمایش است و انسان هدف این آزمایش، پس حریف قدرى چون شیطان لازم است تا انسان بتواند در مصاف با او، استعدادهاى خارقالعاده خود را شکوفا کند.بنابراین ماهیت وجود انسانى ، ماهیت موجود در خویش که داراى اختیاراست ،چون مسئله انتخاب به میان می آید ، باید دو طرف نیک و بد فرض شود تا انتخاب و اختیار معنا داشته باشد. پس خداوند چون انسان را موجود داراى اختیار آفرید ، نمى توان گفت چرا راههاى گناه ( و از جمله وجود شیطان ) بسته نشد و چون راههاى گناه بسته نشد ،راه دوزخ هم بسته نیست. بله خداوند انسان را آفرید و هدف این است که او به بهشت دست یابد ، اما با اختیار و انتخاب خود او و طبعا انسان هائى وجود دارند که با سوء اختیار خود راه بهشت و رحمت الهى را انتخاب نمى کنند ، بلکه جایگاه دوزخ را انتخاب مى کنند.بنابراین وجود بهشت و دوزخ ، بنابر انتخاب و اختیار انسان ها است و انتخاب و اختیار انسان ها ، لازمه وجود موجود داراى اختیار است. پس نمى توان گفت چرا خداوند فقط بهشت را نیافرید . هم چنین باید دانست که شیطان (چه شیطان جنى و چه شیطان انسى) با انواع حیلهها و القاها و زینت دادنها به زمینه گناه که در نفس انسان است، ترغیب مىکند، امّا شیطان، علّت تامه گناه نیست به این معنا که غرائز نفسانى در وجود انسان، باعث و علّت گناه است و شیطان هم با ترفندهاى خود به آن کمک مىکند. “علامه طباطبایى” فرموده است: “اگر شیطانى نبود، نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شیطانى که انسان را به شر و معصیت دعوت کند، از ارکان نظام عالم بشریت است، و نسبت به صراط مستقیم، او به منزله کناره و لبه جاده است و معلوم است که تا دو طرفى براى جاده نباشد، متن جاده هم فرض نمىشود بنابراین، اگر شیطان هم خلق نمىشد، انسان به وسیله همان غریزه اى که در وجودش هست، گناه مىکرد، بله اگر شیطان نبود، انسان، کمتر گناه مىکرد، چون تحریکات شیطانى نبود. قلمرو قدرت شیطان در حد وسوسه است. “یوسوس فى صدور لذا پیامبر(ص) در خطبه آخر شعبان فرمود :یغلّ فیه الشیاطین؛ یعنى در ماه مبارک رمضان شیاطین در غل و زنجیرند و قدرت بر وسوسه ندارند”. اما معصیت و گناه انسان ها در این ماه بسته و ختم نمى شود ، اگر چه کمتر مى شود. در مقابل وجود شیطان ونفس اماره در جود انسان ، عقل و خرد وى و فطرت خداجوى و پیامبران الهى قرار دارند .پس در یک طرف نیروهاى خیر و در طرف دیگر نیروهاى شر وجود دارند . حدیثى را از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: “اصول الکفر ثلاثة: الحرص و الاستکبار و الحسد، فامّا الحرص، فانّ آدم(ع) حین نهى عن الشجرة حمله الحرص على أن أکل منها و امّا الاستکبار فابلیس حیث امر بالسجود لآدم(ع) فأبى و امّا الحسد فابنا آدم حیث قتل احدهما صاحبه؛ امام صادق(ع) فرمود: ریشههاى کفر سه چیز است: حرص و استکبار و حسد، امّا حرص، باعث شد که آدم از درختى که خوردن از آن ممنوع شده بود، بخورد و از بهشت رانده شد و اما استکبار، باعث شد که ابلیس وقتى که خدا به او امر کرد که بر آدم سجده کن، سجده نکرد و باعث کفر او شد و امّا حسد باعث شد که قابیل، برادرش هابیل را بکشد.(5) در این روایت ریشههاى گناه را همان غرایز موجود در نفس انسان دانسته است. فریب شیطان از طریق همین نیروها در وجود انسان است و اگر کسى بتواند نیروهاى وجود خود را در کنترل خود قرار دهد و عقل و خرد بر هواهاى نفسانى غالب کند ، فریب شیطان را نخواهد خورد. پىنوشتها : ر. ک : سوره بقره، آیه 34 ر. ک: سوره حجر (15) آیه 34? ر. ک: سوره ص (38) آیات 83 و 82? تفسیر المیزان، ترجمه فارسى، ج 8، ص 50? اصول کافى، ج 2، ص 289 بخش اعتقادات شیعه
تهیه و گردآوری : گروه مذهبی بروزترین ها [ یکشنبه 91/9/12 ] [ 10:7 عصر ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
ایسنا: مطالعه صورت گرفته توسط پژوهشگران مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه نشان میدهد که بیماران در حالت کما، سازماندهی مجدد در بخش «هاب» مغزی را تجربه میکنند که توضیح رفتار این بخش می تواند کلیدی برای درک هوشیاری انسان باشد. «سوفی آکارد» از نویسندگان این تحقیق و محقق مرکز ملی تحقیقات علمی گرونوبل تأکید میکند: آگاهی و هوشیاری به محل آناتومیکال هابها در شبکه مغزی انسان بستگی دارد. در این مطالعه تصاویر MRI مغزی 17 بیمار در حالت کما و 20 داوطلب سالم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محققان 417 منطقه مغز را برای تعیین جریان خون، به عنوان نشانه ای از فعالیت مغز بررسی کرده و سپس افزایش و کاهش جریان خون را در نقاط متمایز مورد مقایسه قرار دادند. بر خلاف افراد سالم، بیماران در حالت کما دارای هاب های تیره پر ترافیکی بوده و از تعداد پایین تر هاب در منطقه precuneus بعنوان منطقه مسؤول حافظه و آگاهی برخوردار هستند. «اولاف اسپورنز» عصبشناس دانشگاه ایندیانا تأکید میکند: این مطالعه تفاوت موجود بین مغز افراد سالم و افرادی که هوشیاری خود را از دست دادهاند را مشخص میکند. الگوهای ترافیک در این گروه مجددا سازماندهی شده و شاید تغییر مسیر همین الگوها زمینه از دست دادن هوشیاری و ورود به مرحله کما باشد. این مطالعه و تحقیقات آتی در خصوص پدیده کما میتواند به پزشکان برای تصمیمگیری درباره وضعیت بیمار و بررسی دقیقتر احتمال خروج از این حالت کمک کند. نتایج این پژوهش در مجموعه مقالات آکادمی علوم منتشر شده است.
منبع : ایسنا [ یکشنبه 91/9/12 ] [ 10:6 عصر ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
نکاتی جالب از مختار و مختارنامه که تاحالا نمی دانستید طرح اولیه کار 3 بار از سوی حسن میرباقری، محمد بیرانوند و داوود میرباقری بازنویسی شد تا در نهایت فیلمنامه در 5 دفتر که هر یک شامل 4 قصه بود آماده شد. داستان این مجموعه از زمان خلافت امام حسن(ع) آغاز میشود و با مرور صلح امام حسن(ع)، وقایع عاشورا و… به حکومت عبدالملک مروان منتهی شد و 18 سال از تاریخ اسلام را در بر میگرفت. سریال مختارنامه که سال گذشته از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد امسال نیز به شکل ها و اسامی مختلف و در قسمتهای متفاوتی تدوین و از شبکه های مختلف سیما روی انتن رفت. این سریال زیبا و فاخر توانست مخاطبان بسیاری را در داخل و خارج از کشور جذب کند. لذا دانستن نکات کمتر گفته شده درباره مختار و مختارنامه همچنان جذاب است. 50 نکته زیر درباره مختار و سریال مختارنامه است که می خوانید: 1- درباره شخصیت مختار نکات متفاوتی در برخی منابع وجود دارد اما چهره مختار ابوعبید ثقفی در مجموعه مختارنامه شیعهای راستین بود. در هر صورت او توانست تقاص خون خاندان پیامبر را بگیرد. 2-براساس روایت منابع تاریخی، در میانه راه اختلاف مختار با ابراهیم مالک اشتر بالا گرفت و برخلاف آنچه که در سریال مختارنامه به تصویر درآمد، بعد از قتل مختار توسط سپاه مصعب بن زبیر در کوفه، ابراهیم با مصعب بیعت کرد. ابن اعثم کوفی سخن صریحی را از زبان مختار آورده که چشم به کمک ابراهیم دوخته، گفته است: «عجب مصیبتی است امروز، ای کاش ابراهیم در کنارم بود؛ اما او مرا رها کرد و من چارهای جز تن دادن به مرگ ندارم» 3- مختار برای آغاز انتقامگیری نزد امام چهارم شیعیان حضرت زینالعابدین (ع) رفت و از او رخصت خواست؛ اما امام، درخواست او را قبول نکرد. گفته میشود وقتی مختار سر شمر را برای امام فرستاد، ایشان فرمودند امروز حق به حقدار رسید. 4- نکته جالبی تاریخی در مورد دارالاماره کوفه که اکنون خرابه های آن در این شهر قابل مشاهده است این که هنگامی که حجاج لشکر مصعب ابن الزبیر را شکست می دهد، سر بریده مصعب را در طشتی برای وی به دارالاماره می آورند. در این هنگام یکی از مسئولان کاخ به خنده می افتد، وقتی حجاج علت را سوال می کند، پاسخ می دهد به سرنوشت تو فکر می کنم. حجاج می پرسد چرا؟ وی می گوید روزی سر حسین(ع) را در مقابل ابن زیاد در همین کاخ گذاشته بودند، چند سال بعد سر بریده ابن زیاد را در همین کاخ مقابل مختار گذاشته بودند، سال بعد در این قصر سر بریده مختار را مقابل مصعب گذاشته بودند، حال می بینم سربریده مصعب را در کاخ مقابل تو گذاشته اند. بعد از این واقعه حجاج به خود می لرزد و دستور می دهد کاخ را به کل تخریب کنند. 5 -مختار در ابتدای قیامش با عبدالله بن زبیر که در مکه اعلام خلافت کرده بود همراه شد اما بعد از مدتی با او دچار مشکل شد و از او جدا شد. 6 -پسر ابوعبید ثقفی برخلاف توابین به کمک سپاهی بزرگی که گردآورده بود با شعار توابین؛ «یا لثارتالحسین» (به فارسی: ای خونخواهان حسین) و شعار «یا منصورُ اَمِت؛ ای پیروز، بمیران» که پس از پیروزی در جنگ بدر رایج شده بود، در چهارشنبه 16 ربیعالثانی 66 (قمری) و به نقلی در شب 14 ربیعالاول سال 66 هجری در کوفه به پاخاست و پنج سال بعد از واقعه کربلا، دوران زمامداری هجده ماهه مختار آغاز شد. 7- حکومت مختار با حمله مصعب بن زبیر به پایان رسید و مختار در این جنگ به شهادت رسید. 8 -یک سال بعد ازکشته شدن مختار، حجاجبنیوسف به مکه حمله کرد و پسران زبیر یعنی عبدالله و مصعب را کشت و مکه را به خاک و خون کشاند. 9 -مجموعه مختارنامه در تابستان 81 کلید خورد، اما نقطه شروع این مجموعه به حدود سال 1371 میرسد، زمانی که داوود میرباقری مشغول ساخت سریال امام علی(ع) بود. 10 -محمدابراهیم سلطانیفر متن اولیه را به نام «توابین» نوشته بود و به داوود میرباقری داد تا در خصوص انتخاب کارگردان برای آن مشورت شود. او از این مجموعه خوشش آمد اما به نظرش رسید که باید تغییراتی در آن بدهد. 11- از آنجایی که در آن مقطع در انتظار فراهمشدن شرایط برای ساخت سریال سلمان فارسی به تهیهکنندگی بهروز خوشرزم برای شبکه یک سیما بود که با منتفی شدن ساخت آن سریال، وی روی مختارنامه متمرکز شد. 12- طرح اولیه کار 3 بار از سوی حسن میرباقری، محمد بیرانوند و داوود میرباقری بازنویسی شد تا در نهایت فیلمنامه در 5 دفتر که هر یک شامل 4 قصه بود آماده شد. داستان این مجموعه از زمان خلافت امام حسن(ع) آغاز میشود و با مرور صلح امام حسن(ع)، وقایع عاشورا و… به حکومت عبدالملک مروان منتهی شد و 18 سال از تاریخ اسلام را در بر میگرفت. 13 -تدارکات اولیه برای ساخت سریال مختارنامه از مهر 1381 آغاز شد و از شهریور 1382 نیز سریال وارد مرحله پیشتولید شد. 14 -مختارنامه پس از 6 ماه پیش تولید، فیلمبرداریاش را به شیوه 35 میلیمتری در رملها و بیابانهای کاشان آغاز کرد. 15-بودجه ساخت مجموعه تاریخی «مختارنامه» از سوی داوود میرباقری در همایش قیام تا قیام 20 میلیارد تومان اعلام شد. 16- فیلمبرداری مختارنامه در فروردین 1383 در کویر آران و بیدگل، آغاز شد و به مدت هفت سال طول کشید. 17 -در سریال مختارنامه، 110 بازیگر اصلی و 400 بازیگر فرعی بازی میکردند. این سریال دارای 700 سکانس بود که 100 سکانس آن مربوط به 5 جنگ بزرگ این فیلم بود. 18 -بخش عمدهای از دکورهای سریال مختارنامه در منطقه احمدآباد مستوفی در جنوب غربی تهران ساخته شده است. 19- این دکورها شامل 3 شهر است: کوفه، مدائن و مکه. محمود اردلان، طراح صحنه این مجموعه برای ساخت دکورهای این مجموعه، از تصاویر کتابهای قدیمی استفاده کرده بود، اما بخشی از صحنهها نیز از تمهیدات کامپیوتری بهره برده بودند. 20 -شهر کوفه شامل بناهای مسجد کوفه، کاخ دارالعماره کوفه، آب انبار، میادین شهر، خانه مختار، خانه عمر سعد، خانه شمر، خانه خولی و… بود. 21 -دکورهای شهر مکه نیز شامل: بنای کعبه و رواقهای آن، چاه زمزم، حجر اسماعیل، کاخ دارالعماره مکه و خانههای اطراف کعبه بود. 22 -شهر مدائن نیز که معماری خاص و ایرانی داشت، شامل محلههای مختلف، بازار ماستبندها، بازار فرشفروشها، بازار رنگرزها، کاخ دارالعماره و چند بنای دیگر بود. 23 -فیلمبرداری سریال مختارنامه تنها به منطقه احمدآباد مستوفی محدود نبوده است و دستاندرکاران این مجموعه به شهرستان آبادان و روستاهای اطراف آن رفتند و طی 6 ماه صحنههایی را که نیاز به نخل و رودخانه بوده به تصویر کشیدهاند. 24 -گروه سازنده مختارنامه 6 ماه نیز در شهرستان شاهرود و حوالی جاده ابر صحنههای جنگی سریال را به تصویر کشیدهاند. در دوره دیگری نیز که از اواخر سال 1386 آغاز شد و تا اوایل تابستان 1388 ادامه یافت؟ 25 -گروه سازنده در روستای طرود صحنههای مربوط به کربلا را به تصویر کشیدند. طرود، روستایی در 125 کیلومتری شاهرود است که در آن صحنههای کربلا و چادرهای امام حسین(ع) و نیز گودال قتلگاه و نهر علقمه بازسازی شده است. 26 -ورامین نیز محل دیگری بود که دستاندرکاران سریال مختارنامه طی 2 مقطع به آنجا رفتند و در گندمزارهای ورامین سپس روستای عشقآباد، بخشهایی از مزرعه مختار را به تصویر کشیدند. 27 -«شهرک سینمایی دفاع مقدس» یکی دیگر از لوکیشینهای این مجموعه بود که دکورهای روستای کنعان سریال یوسف مقابل دوربین رفت. در بخش دیگری از همین شهرک صحنههایی از جنگهای خونین مختار به تصویر کشیده شد. 28 -برای بازیگر نقش مختار، گزینههای بسیاری وجود داشت، اما در نهایت این نقش به فریبرز عربنیا رسید که در سال آغاز این سریال جزو بازیگران پرکار سینمای ایران به شمار میرفت. 29 -عربنیا در طول 5 سالی که این مجموعه فیلمبرداری میشد، تنها در دو فیلم بازی کرد و فیلم دیگری را قبول نکرد. 30 -بازیگر نقش مختار در این شش سال با هیچ رسانهای هم صحبت نکرد و تنها یک بار در صندلی داغ شرکت کرد، اما گفتوگوی او در برنامه هفت در زمان پخش مجموعه و انتقادش از بخشی از بازیگران ایرانی باعث جدال لفظیاش با حامد بهداد شد که تا مدتی ادامه داشت. 31 -برای نقش عبدالله بن زبیر که یکی دیگر از شخصیتهای این مجموعه بود رضا کیانیان انتخاب شد. کیانیان برای این نقش مقدار زیادی وزن اضافه کرد و با گریم بسیار سنگین بازی بسیار درخشانی را ایفا کرد. جعفر دهقان نیز نقش مصعب برادر عبدالله را بازی میکرد. 32 -برای نقش محمد حنفیه پسر امام علی (ع) میرباقری از محمدرضا شریفینیا کمک گرفت در حالی که هنوز نقش منفی ولید بن عتبه در سریال امام علی در خاطره بسیاری باقی مانده بود. 33 -مهدی فخیمزاده، که پیش از این دو سریال تنهاترین سردار درباره امام حسن مجتبی (ع) و ولایت عشق درباره امام رضا (ع) را ساخته بود، بهعنوان بازیگر نقش عمر سعد سال 83 مقابل دوربین رفت. 34 -ویشکا آسایش که با نقش قطام در مجموعه امام علی مشهور شده بود اینجا نقش جعده، همسر امام حسن (ع)، را بازی میکرد. 35 -حامد میرباقری، پسر میرباقری، علاوه بر دستیاری پدر در دو نقش ثابت پسر مختار و وهب نصرانی یکی از هفتاد دو شهید کربلا را بازی میکرد. 36 -البته میرباقری برای بخشی از نقشها از افراد شناختهشدهای چون حامد حدادی، بستکبالیست مشهور تیم ملی، بهره برد. 37 -قرار بود مرحوم روحالله داداشی از قویترین مردان ایران در این مجموعه بازی کند و تست گریم هم داد. 38 -عبدالله اسکندری گریمور شناختهشده سینمای ایران مسوولیت مشاور کارگردان این مجموعه را برعهده داشت و توانسته بود کاری قابل قبول ارائه دهد. 39 -این مجموعه یکی از کمحادثهترین مجموعههای تاریخی بود. در آغاز کار، یک بار اسبی که فریبرز عربنیا بر آن سوار بود، با حرکت غیرعادی خود به چشم این بازیگر ضربهای زد و بالای ابروی عربنیا زخم شد. 40 -مجموعه مختارنامه یکی از مجموعههایی بود که واکنشهای زیادی را پشت سر گذاشت. یکی از آن تکخوانی یک زن در تیتراژ پایانی آن بعد از سی و سه سال بود. صدای لالایی یک خواننده زن جنوبی از تلویزیون پخش شد. این اتفاق واکنشهای زیادی به همراه داشت، البته زنی که صدایش پخش شد بعدها گفت که از او اجازه گرفته نشده اما شکایتی نیز نکرد. 41 -در این مجموعه برای نخستین بار قرار بود تا چهره حضرت ابوالفضلالعباس به نمایش درآید. بازیگری نیز برای این نقش انتخاب شد. این بازیگر جوانی 20 ساله به نام کاوه فتوحی بود، اما این اتفاق با واکنشهای منفی برخی از علما و نمایندگان مجلس روبهرو شد و در نهایت یک هفته پخش سریال را به تعویق انداخت و چهره این بازیگر محو شد. 42 -از میان مراجع تقلید شیعه، آیتالله حسین وحیدخراسانی نسبت به احتمال نمایش چهره حضرت ابوالفضل (ع) واکنش شدیدی نشان داد. 43 -در بخش کربلا، فردی که به عنوان شمایل امام حسین(ع) در این مجموعه حضور داشت؛ رضا میرباقری، برادر کوچک داوود میرباقری و از اهالی شهرستان شاهرود بود که تا به حال در هیچ کار تصویری حضور نداشته است. البته در این سریال، تصویر چهره او نشان داده نشد. 44 -گروهی از مورخان و روحانیون نیز به برخی از مضامین ابراز شده در مجموعه انتقاد کردند. یکی از این انتقادها این بود که روایت معتبری برای فامیل بودن مختار با عمر سعد نبوده است. 45 -شاید مهمترین انتقادها به این مجموعه تلویزیونی از سوی کشورهای عربی بود. در برخی از کشورها چون عربستان و یمن این مجموعه تحریم شد. 46 -در مصر در مقابله با این سریال، مجموعهای توهینآمیز ساخته شد که با واکنش ایران روبهرو شد. 47 -مختارنامه یکی از نخستین مجموعههای تلویزیونی بود که نسخه بازی کامپیوتریاش ساخته و پخش شد. 48 -برای نخستین بار در تاریخ ساخت یک مجموعه تلویزیونی، مسوولان رسانه ملی از همسر داوود میرباقری به دلیل چندین سال صبر برای ساخت این مجموعه تقدیر کردند. 49 -حاشیههای این فیلم همچنان ادامه دارد. مساله لاینحل دکورهای مختارنامه در احمدآباد مستوفی همچنان ادامه دارد و قرار است به زودی این دکورها خراب شود. 50 -شایعه حضور چند نفر از عوامل آن در مجموعه عمرالفاروق حاشیههای مختار نامه را دنبالهدار کرد. اما این موضوع توسط این افراد تکذیب شد. [ یکشنبه 91/9/12 ] [ 10:3 عصر ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
در قرآن کریم آمده است که در قیامت موقفهای گوناگونی است که توقف برخی از گنهکاران در هر یک از آنها به مقدار هزار سال دنیوی خواهد بود، در این نوشتار میخواهیم ببینیم مقصود از آن چیست؟ کلمهی «موقف» به معنی محل توقف(ایستگاه و کلمهی «قنطره» به معنی «پل» و واژهی «عقبه» به معنای «گردنه» است). امیر م?منان (علیهالسلام) در وصایای معروف خود به فرزند گرامیش امام حسن مجتبی (علیهالسلام)میفرماید: «وَاعْلَمْ أَنَّ أَمامَکَ عَقَبَةً کَ?ُوداً، اَلْمُخِفُّ فِیها أَحْسَنُ حالاً مِنَ الْمُثْقِلِ وَالمُبْطِئُ عَلَیْها أَقْبَحُ حالاً مِنَ الْمُسْرِع وَانّ مَهْبِطَکَ بِها لا مَحالَةَ إِمّا عَلی جَنَّة أَوْ عَلی نار…».([1]) «فرزندم بدان که (پس از مرگ) گردنهی سختی در پیش رو داری، انسانهای سبکبار (از نظر گناه) از افراد سنگینبار، وضعیت بهتری دارند، هر کس با تأمل و درنگ از آن عبور کند از آن کسی که با سرعت از آن میگذرد، وضع بدتری خواهد داشت پایان گذر از آن (فرودگاه) یا بهشت است و یا دوزخ». شیخ مفید: عقبه های قیامت همان احکام دینی است که انسانها باید در روز قیامت پاسخگوی آنها باشند ولی هرگز مقصود این نیست که حقیقتاً در سرای دیگر کوهها و گردنه های صعبالعبوری بر صراط قرار دارد و بندگان موظفند تا از آنها عبور نمایند و خود را به بهشت برسانند، بلکه مقصود از «عقبه»(گردنه) که در قرآن و روایات آمده است، همان دستورات الهی است که از آنجا که رعایت آنها تحمل مشکلات و دشواریهایی را همراه دارد از آنها به «عقبه» تعبیر شده است مواقف قیامت از نظر متکلمان اسلامی عقبه های قیامت از نظر شیخ صدوق شیخ صدوق در این مسئله (بسان دیگر مسایل کلامی) بیشتر به ظواهر توجه نموده و حاصل آنچه را که از ظاهر روایات در این باره به دست میآید، به عنوان اندیشه کلامی خود ابراز نموده است. وی میگوید: «اعتقاد ما در مورد عقبههایی که بر طریق و راه محشر قرار دارد، این است که هر یک از آنها به نام یکی از فرایض دینی نامگذاری شده، و انسان موظف است از آنها عبور نماید، هرگاه به خاطر کارهای نیک و در پرتو رحمت الهی از یکی از آن عقبهها بگذرد به عقبه دیگر میرسد که باید از آن نیز عبور نماید، و به این ترتیب باید از همهی موقفها و عقبهها بگذرد و در غیر این صورت به دوزخ سقوط خواهد کرد آنگاه میگوید: عقبه های یاد شده همگی بر «صراط» قرار دارند و نام یکی از آنها «ولایت» است که همهی اهل محشر در آنجا بازداشت میشوند و در مورد ولایت امامان معصوم (علیهم السلام) مورد س?ال قرار میگیرند خطرناکترین عقبه های صراط، عقبه ای است که به نام «مِرْصاد» نامگذاری شده است و خداوند به عزت و جلال خود سوگند یاد کرده است که در این «عقبه» ستمگران را بازداشت نماید چنان که میفرماید: (إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ) .([2]) «حقّا که آفریدگار تو در کمینگاه (ستمگران) است». حضرت علی (علیهالسلام) نیز به ستمگران هشدار داده میفرماید: «وَلَئِنْ أَمْهَلَ اللّهُ الظّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَهَولَهُ بِالْمِرصادِعَلی مَجازِ طَریقِهِ» .([3]) «اگر خداوند به ستمگران مهلت میدهد ولی هرگز آنان را رها نخواهد کرد و در کمین گاهی در مسیرشان از آنان انتقام خواهد گرفت». همان گونه که یادآور شدیم نظریهی مرحوم صدوق در مورد مواقف و عقبه های قیامت در حقیقت تلخیص روایاتی است که در این باره آمده است، وما در اینجا نمونههایی را یادآور میشویم: 1? از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم)روایت شده است که فرمودند: بر روی «صراط» سه «قنطره»(پل) نصب شده است: الف. قنطره امانت و خویشاوندان. ب. قنطره نماز. ج. قنطره عدل الهی. هرگاه انسان از دو قنطره نخست با موفقیت عبور نماید، در موقف عدل الهی قرار میگیرد و از وی دربارهی رعایت حقوق دیگران س?ال میشود و اگر به کسی ستم نموده است حق عبور از آن به وی داده نمیشود تا مجازات گردد.([4]) 2? صدوق در ثواب الأعمال از امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده است که در تفسیر آیهی (إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ)فرمودند: «قَنْطَرةٌ عَلَی الصِّراطِ لا یَجُوزُها عَبْدٌ بِمَظْلَمَة».([5]) 3? از ابن عباس روایت شده است که بر جسر (پل) جهنم هفت موقف و بازداشتگاه است، در اولین موقف از توحید س?ال میشود اگر عقیدهی او در مورد توحید کامل باشد به موقف دوم میرسد که دربارهی نماز از او س?ال میشود هرگاه نماز را صحیح انجام داده است، به بازداشتگاه سوم انتقال داده میشود، و در آن از زکات س?ال میشود و پس از آن نوبت به روزه خواهد رسید و پس از آن موقف پنجم است که مربوط به حج است و ایستگاه ششم عمره و بالأخره هفتمین بازداشتگاه مربوط به مظالم (حقوق دیگران) است و سرانجام اگر از همین مواقف با موفقیت گذشت وارد بهشت میگردد.([6]) همان گونه که ملاحظه میشود، ظاهر روایات مزبور و روایات مشابه آنها این است که در قیامت مواقف و قنطره هایی بر روی صراط نصب میگردد و در آن مواقف انسانها دربارهی هر یک از فرایض دینی مورد س?ال قرار میگیرند. عقبه های قیامت از نظر شیخ مفید شیخ مفید در مباحث کلامی خود به عقل و داوریهای آن بیشتر اعتماد مینماید و مفاهیم و مسایل کلامی و دینی را بر این اساس تفسیر مینماید و در شرح کلام صدوق میگوید: عقبه های قیامت همان احکام دینی است که انسانها باید در روز قیامت پاسخگوی آنها باشند ولی هرگز مقصود این نیست که حقیقتاً در سرای دیگر کوهها و گردنه های صعبالعبوری بر صراط قرار دارد و بندگان موظفند تا از آنها عبور نمایند و خود را به بهشت برسانند، بلکه مقصود از «عقبه»(گردنه) که در قرآن و روایات آمده است، همان دستورات الهی است که از آنجا که رعایت آنها تحمل مشکلات و دشواریهایی را همراه دارد از آنها به «عقبه» تعبیر شده است.([7]) سپس میافزاید: التزام به آنچه «حشویه» میگویند که روز قیامت، کوههایی با گردنه ای صعبالعبور آفریده میشود و اهل محشر باید از آنها عبور نمایند، ادعایی بدون دلیل است، زیرا نه از نظر دلایل نقلی مطلب روشن و قابل اعتمادی در دست است و نه عقل در این باره قضاوت و حکمی دارد، زیرا آنچه از نظر عقل لازم و قطعی است، این است که بر اساس اصل حکمت الهی به برپایی قیامت حکم قطعی مینماید، ولی در مورد خصوصیات یاد شده اگر چه امکان آن را نفی نمیکند، ولی هیچ گونه حکمی بر لزوم آن ندارد.([8]) در توضیح کلام مفید یادآور میشویم واژهی «عقبه» در قرآن در مورد برخی از فرایض و احکام الهی به کار رفته است چنان که میفرماید: (فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَما أَدْریکَ مَا الْعَقَبَةُ * فَکُّ رَقَبَة * أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْم ذی مَسْغَبَة * یَتیماً ذا مَقْرَبَة * أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَة).([9]) «از گردنه صعبالعبور به آسانی و به سرعت بالا نرفت و نمیدانی که آن گردنه چیست؟ آزاد کردن بنده، یا طعام دادن در روز فقر و تهیدستی به یتیم خویشاوند یا مسکین فوقالعاده تهیدست و بیچاره». قرآن کریم در تفهیم معارف عمیق و تعالیم عالی خود از روش تمثیل و تشبیه بهره میگیرد، و بدین طریق فهم عمیقترین معارف را برای ذهنها و اندیشه های معمولی آسان میسازد. بررسی آیات تمثیلی قرآن خود بحث جداگانه ای را میطلبد که در حوصلهی بحث ما نیست.آیهی یاد شده در حقیقت از آیات تمثیلی قرآن است، که واقعیت غیر محسوس را به واقعیت محسوس تشبیه مینماید، همهی افراد با کوه و گردنه های صعبالعبور آن به نوعی آشنایی دارند و دشواری عبور از آنها برای نیل به مقاصد دنیوی برای همگان معروف و معهود است قرآن کریم در این آیات این واقعیت را بیان نموده است که رسیدن به مقاصد عالی اخروی و انسانی نیز در گرو تحمل مشکلات و سختیهایی است و راه رسیدن به آن رعایت قوانین الهی است و از آنجا که قوانین دینی با تمایلات مرزنشناس حیوانی تضاد و تصادم دارند، در حقیقت رعایت این قوانین بسان عبور از گردنه های سخت و صعبالعبور است و هر کس در دنیا به آسانی از این گردنهها بگذرد، یعنی قوانین الهی را کاملاً رعایت نماید در سرای دیگر نیز به آسانی از آنها خواهد گذشت و «محاسبه» برای او سهل و آسان خواهد بود. شاهد بر این مطلب آیات بعدی است چنان که میفرماید: (ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ * وَالَّذینَ کَفَرُوا بِ آیاتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ * عَلَیْهِمْ نارٌ مُ?ْصَدَةٌ) .([10]) «سپس از انسانهایی میباشد که ایمان آورده و یکدیگر را به صبر و مهربانی سفارش مینمایند این گونه افراد در قیامت اهل سعادت و یُمن میباشند و آنان که به آیات ما کفر ورزیدهاند، در سرای دیگر اهل شومی و شقاوتند، آتشی از هر جهت آنان را احاطه خواهد کرد». در این آیات سرنوشت اخروی انسانها و این که از اهل سعادت و یا شقاوت خواهند بود، نتیجهی عبور آنان از «گردنهها» دانسته شده و گردنهها نیز به آزاد نمودن بردگان، اطعام یتیمان و تهیدستان، سفارش به صبر و مهربانی، در پرتو ایمان به خدا تفسیر شده است بنابراین مقصود از عقبهها، همان ایمان به خدا و احکام الهی است، نه این که در واقع، کوهها و گردنههایی صعبالعبور در قیامت پدید میآیند و به اهل محشر دستور داده میشود تا از آنها بگذرند و وارد بهشت گردند بدیهی است آنچه در گذشتن از این نوع گردنهها م?ثر و سودمند است، قدرت و توانایی جسمانی است نه ایمان و اعمال صالح ـ و حال آن که آنچه در قیامت مایهی رسیدن به بهشت میباشد ایمان و عمل صالح است و توانایی جسمانی هیچگونه تأثیری در این رابطه ندارند. بنابراین میتوان گفت آنچه مُعلّم شیعه (شیخ مفید) در این باره بیان نموده است صحیحتر و واقعبینانه تر به نظر میرسد.([11]). شبکه تخصصی قرآن تبیان ——————————————————————————– [2] . فجر/14? [3] . نهجالبلاغه: خطبه 71? [4] . بحارالأنوار،ج7،ص125، روایت 11 وج8، باب 22، روایت 2و9? [5] . بحار الأنوار،ج8،ص66? [6] . بحارالأنوار،ج8،ص64? [7] . بنابراین نباید به ظاهر این گونه تعبیرها جمود ورزید، بلکه این گونه تعبیرها نوعی تشبیه و تمثیل است که برای این که حقایق غیر محسوس برای ذهنهای ابتدایی قابل درک باشد مورد استفاده قرار میگیرند. [8] . بحارالأنوار،ج7،ص129? [9] . بلد/11 ـ 16? [10] . بلد/17 ـ 20? [11] . منشور جاوید، ج9، ص 309 ـ 316?
تهیه و گر آوری : بخش مذهبی بروزترین ها [ یکشنبه 91/9/12 ] [ 9:59 عصر ] [ مسافر01 ]
[ نظرات () ]
|